هابلوت (Hublot) یک برند سوئیسی ساعتسازی لوکس است که در سال ۱۹۸۰ توسط کارلو کروکو (Carlo Crocco) بنیانگذاری شد .
نام «Hublot» در زبان فرانسه به معنای دریچه کشتی (پورتهول) است و طراحی اولین ساعتهای این برند نیز از همین مفهوم الهام گرفت.
نخستین ساعت لوکس هابلوت یک قاب طلایی را با بند لاستیکی طبیعی ترکیب کرد که در دنیای ساعتسازی بیسابقه بود . کروکو پس از سه سال تحقیق و توسعه، موفق به تولید بندی شد که به دلیل راحتی و دوام، به امضای طراحی هابلوت تبدیل گردید .
چه چیزی ساعت TAG Heuer Monaco را اینقدر خاص کرده؟ با ما همراه شوید تا رازهای محبوبیت جهانی این ساعت افسانهای را کشف کنید!
هرچند در نخستین رونمایی خود در نمایشگاه بازل ۱۹۸۰ مشتری خاصی جلب نکرد، اما آن ساعت در همان سال اول بیش از ۲ میلیون دلار فروش داشت و موفقیتی چشمگیر کسب کرد.
این آغاز طوفانی نشان داد که هابلوت توانسته با رویکردی نوآورانه در طراحی، جای خود را در بازار ساعتهای لاکچری مردانه باز کند.
فلسفه طراحی هابلوت بر پایهی شعار «Art of Fusion» (هنر تلفیق) شکل گرفته است؛ یعنی تلفیق مواد سنتی و مدرن در ساخت ساعت به شکلی مبتکرانه.
به بیان دیگر، هابلوت در ساعتهای خود ترکیبی از طلا و تیتانیوم، سرامیک و کربن، و الماس و یاقوت را در کنار فناوریهای پیشرفته به کار میگیرد تا محصولی منحصربهفرد پدید آورد.
نتیجه این نگرش، ساعتهایی با طراحی چشمگیر و متمایز است که ضمن حفظ هنر سنتی ساعتسازی سوئیس، جلوهای مدرن و جسورانه دارند.
برای نمونه، هابلوت آلیاژ اختصاصی به نام «مجیک گلد» (Magic Gold) ابداع کرده که نخستین طلای ۱۸ عیار ضدخش جهان است .
همچنین این برند در طراحی بسیاری از مدلهایش از قابهای بزرگ با پیچهای تزئینی Hشکل روی بزل استفاده میکند که یادآور دریچههای کشتی است .
چنین جزئیاتی به هویت بصری منحصربهفرد هابلوت تبدیل شدهاند و ساعتهای این برند را به راحتی قابل تشخیص میسازند.
هابلوت در دهههای اخیر با رهبری ژان-کلود بیور (Jean-Claude Biver) – اسطوره صنعت ساعت – به اوج تازهای رسید. بیور در سال ۲۰۰۴ مدیریت هابلوت را بر عهده گرفت و سال بعد مجموعهی انقلابی Big Bang را معرفی کرد .
این حرکت، فصل جدیدی برای برند رقم زد؛ زیرا Big Bang بلافاصله با استقبال عظیم مواجه شد و سفارشات شرکت طی یک سال سه برابر گشت .
هابلوت برای این طراحی در مسابقات معتبر جهانی نیز جوایزی بهدست آورد؛ از جمله «جایزه طراحی ۲۰۰۵» در گرندپری ساعت ژنو.
در سال ۲۰۰۸ گروه بزرگ LVMH (مالک برندهایی چون Louis Vuitton، TAG Heuer و Zenith) نیز با مشاهده رشد خیرهکننده هابلوت، این شرکت را به مجموعه خود افزود.
امروز هابلوت با مدیریت ریکاردو گوادالوپه (Ricardo Guadalupe) و تکیه بر نوآوریهای فنی به مسیر موفقیت ادامه میدهد. بنا بر گزارشها، درآمد سالیانه هابلوت در سال ۲۰۲۳ حدود ۶۷۰ میلیون فرانک سوئیس بوده و این کمپانی بیش از ۸۰۰ نفر نیروی کار دارد.
همچنین شبکه فروش جهانی آن شامل حدود ۱۶۹ بوتیک اختصاصی در کشورهای مختلف (تا سال ۲۰۱۹) است که نشان از گسترش چشمگیر برند طی چهار دهه فعالیت دارد.
هابلوت علاوه بر طراحی، در بازاریابی و همکاریهای استراتژیک نیز بسیار موفق عمل کرده است. این برند اسپانسر رویدادهای بزرگ ورزشی (مانند جام جهانی فوتبال و مسابقات فرمول ۱) و نیز شریک سفیران مشهوری از دنیای ورزش و هنر بوده است که به شهرت جهانی ساعتهای هابلوت افزودهاند.
هر اقدام هابلوت از مفهوم بنیانی Art of Fusion سرچشمه میگیرد و ترکیبی از سنت و مدرنیته، صنعت و هنر، و حتی همکاری با نامهای بزرگ را در بر میگیرد .
نتیجه چنین نگرشی، ساعتی است که برای مشتریان خاصپسند و ماجراجو طراحی شده؛ کسانی که به دنبال یک ساعت لوکس هابلوت هستند که همزمان حرفهای، متفاوت و بیانگر شخصیت منحصربهفردشان باشد.
معرفی مجموعهها و لاینهای ساعت مردانه هابلوت
هابلوت طی سالها مجموعههای متنوعی از ساعتهای مردانه را عرضه کرده که هر یک سبک طراحی و مشخصات فنی ویژهای دارند. در ادامه به مهمترین مدلهای مردانه Hublot و ویژگیهای منحصربهفرد هر لاین میپردازیم:
Big Bang – نماد جسارت و نوآوری
سری Big Bang (بیگبنگ) مشهورترین و پرفروشترین مجموعه هابلوت است که نخستین بار در سال ۲۰۰۵ معرفی شد .
نگاهی بیندازید به کلکسیون شگفتانگیز ساعتهای محمدرضا شاه پهلوی؛ مجموعهای از برندهای لوکس که شکوه و سلیقه سلطنتی را به نمایش میگذارد!
این لاین تجسم کاملی از فلسفه “هنر تلفیق” بوده و طراحی آن با ترکیب مواد گوناگون و ظاهر اسپورت لوکس شناخته میشود.
ساعتهای Big Bang عموماً قطر بزرگی (۴۲ تا ۴۵ میلیمتر) دارند که حضور محسوسی روی مچ دست ایجاد میکند .
قاب این ساعتها عمدتاً چندرنگ و چندبافت است؛ به عنوان مثال ترکیب بخشهای پولیشخورده و مات در قاب استیل، همراه با پیچهای نمایان Hشکل روی بزل که امضای طراحی هابلوت محسوب میشود .
صفحهی مدلهای بیگبنگ معمولاً پرجزئیات و چندلایه است و در برخی نسخهها اسکلتون (اسکلتونایز) طراحی شده تا بخشی از موتور را به نمایش بگذارد.
یکی از ویژگیهای بارز بیگبنگ، استفاده از کرنوگرافهای قدرتمند است که با ماهیت اسپورت این سری هماهنگ هستند.
در نسخههای اولیه بیگبنگ از کالیبرهای اصلاحشده مبتنی بر ETA استفاده میشد، اما هابلوت بعدها با معرفی موتورهای اینهاوس UNICO توانست قلب تپنده اختصاصی خود را به این مجموعه بیاورد .
مثلاً مدل Big Bang Unico دارای موتور کرنوگراف flyback داخلی با ۷۲ ساعت ذخیره نیرو و چرخ ستونی استکه تواناییهای فنی برند را به رخ میکشد.
همچنین هابلوت در برخی مدلهای بیگبنگ از کامپلیکیشنهای پیشرفته بهره میبرد؛ از توربیون گرفته تا تقویم دائمی و تکرار دقیقه (Minute Repeater) .
به عنوان نمونه، مدل Big Bang MP-11 دارای هفت بشکه فنر متحد است که ۱۴ روز ذخیره نیرو فراهم میکند – قابلیتی کمنظیر در دنیای کرنوگرافهای اسپورت.
از نظر جنس بدنه و متریال، هابلوت در بیگبنگ جسورانه عمل میکند. این سری بستر معرفی موادی چون کینگ گلد (طلای قرمز اختصاصی)، سرامیک رنگی، الیاف کربن و حتی قابهای شفاف یاقوت کبود بوده است .
برای مثال مدلهای Big Bang Unico Sapphire با بدنه شفاف یاقوت کبود، یا Big Bang Magic Gold با بدنه طلای ضدخش، مرزهای نوآوری در جنس ساعت را جابجا کردهاند.
نتیجه چنین تنوعی، کلکسیونی است که هم از لحاظ فناوری ساخت و هم زیبایی ظاهری، مخاطبان علاقهمند به ساعتهای سوئیسی هابلوت را راضی میکند.
شایان ذکر است با وجود طراحی غیرمتعارف، اکثر ساعتهای Big Bang دارای مقاومت قابل قبول در برابر آب (حدود ۱۰۰ متر) و کاربرد روزمره هستند.
هابلوت با این مجموعه نشان داد که یک ساعت میتواند همزمان یک قطعه هنری جسورانه و یک ابزار قابل اعتماد باشد.
Classic Fusion – تلفیق هنر کلاسیک و مدرن
مجموعه Classic Fusion (کلاسیک فیوژن) روی جنبهی ظریفتر و کلاسیکتر طراحی هابلوت تمرکز دارد. این سری در سال ۲۰۱۰ به عنوان ادای احترام به نخستین مدل ۱۹۸۰ هابلوت معرفی شد .
ساعتهای کلاسیک فیوژن در مقایسه با بیگبنگ مینیمالتر و باریکتر هستند و ظرافت یک ساعت مجلسی را با المانهای طراحی هابلوت ترکیب میکنند .
برای مثال، مدل سه عقربه Classic Fusion در سایزهای متنوع از ۳۳میلیمتر تا ۴۵میلیمتر عرضه شده و ضخامت بسیاری از مدلها حدود ۱۰میلیمتر است که روی دست به نرمی مینشیند.
طراحی صفحه در بیشتر مدلهای این لاین ساده و خواناست – اغلب تنها نشانگرهای ساعت و یک تقویم کوچک را شامل میشود – که همین سادگی به نوعی یادآور روح طراحی دهه ۱۹۸۰ است .
با این حال، قاب و بزل ساعت همچنان دارای پیچهای تزئینی و فرم دریچهمانند هابلوت هستند تا اصالت برند حفظ شود .
یکی از دلایل محبوبیت Classic Fusion راحتی و تطبیقپذیری آن است. بسیاری از مدلهای این سری به یک بند رابر (لاستیکی) با کیفیت عالی مجهز شدهاند که طبق نظر کارشناسان، از راحتترین و بهترین بندهای صنعت ساعت به شمار میرود .
به گفته منتقدان، کلاسیک فیوژن یک ساعت زیبا و بسیار راحت است که بند و قفل آن در نوع خود بینظیر است (حتی در مقایسه با برندهایی چون AP) .
این بندهای لاستیکی که میراث اولین ساعت هابلوت هستند، امکان استفاده از ساعت در موقعیتهای رسمی و روزمره را فراهم میکنند. از لحاظ فنی، ساعتهای کلاسیک فیوژن عمدتاً از موتورهای اتوماتیک قابل اعتماد بهره میبرند که در برخی موارد کالیبرهای اصلاحشده Sellita یا ETA هستند .
هابلوت در مدلهای پایهی این مجموعه ترجیح داده به جای موتورهای کاملاً ساخت خود، از حرکات آزمودهشده سوئیسی استفاده کند تا هم ضخامت کمتر و هم پایداری بیشتری فراهم شود .
البته در نسخههای ردهبالای Classic Fusion، مانند مدلهای Tourbillon Cathedral Minute Repeater یا سری همکاری با ریچارد اورلینسکی (Orlinski)، از موتورهای پیچیده اینهاوس با توربیون و حتی ساعت زنگدار دقیقهای استفاده شده است که نشاندهنده تواناییهای فنی هابلوت در قالب یک طراحی کلاسیکتر است.
به طور کلی Classic Fusion را میتوان ترکیبی ماهرانه از زیبایی کلاسیک و جسارت مدرن توصیف کرد. این ساعتها اگرچه نسبت به بیگبنگ ظریفترند، اما همچنان دارای آن چاشنی متفاوت هابلوت هستند که آنها را از ساعتهای کلاسیک سایر برندها متمایز میکند.
به عنوان نمونه، یک مدل ۳۸میلیمتری Classic Fusion با جنس تیتانیوم، به گفته کارشناسان حس یک ساعت اسپرت دهه ۷۰ میلادی (مانند رویال اوک) را القا میکند، با این تفاوت که قیمت آن به مراتب مناسبتر است .
ساعت نو بهتر است یا دست دوم؟ راهنمایی جامع برای انتخاب هوشمندانه بر اساس بودجه، سبک و ارزش خرید!
در واقع شما با حدود ۷٬۳۰۰ دلار میتوانید صاحب ساعتی شوید که از حیث طراحی و احساس روی دست شبیه ساعتهای آیکونیک کلاسیک است؛ در حالی که خرید نمونههای اصل آن آیکونها (مثل رویال اوک یا ناتیلوس) در بازار امروزی ممکن است هزینهی یک خانه را بطلبد.
این تناسب میان ظاهر لوکس و قیمت معقول، Classic Fusion را به گزینهای جذاب برای کلکسیونرهایی تبدیل کرده که به دنبال یک ساعت لاکچری مردانه متفاوت اما کاربردی هستند.
Spirit of Big Bang – خلاقیت در قالب تونئو
سری Spirit of Big Bang (اسپیریت آو بیگبنگ) رویکرد طراحی هابلوت را وارد قالبی جدید کرده است. این مجموعه که اولین بار در میانههای دهه ۲۰۱۰ معرفی شد، ساعتهایی با قاب تونئو (Barrel-Shaped) یا به عبارتی ذوزنقهای ارائه میدهد که در نگاه اول یادآور طراحی ساعتهای مدرن خاص (مانند برخی مدلهای ریچارد میل) است.
هابلوت با Spirit of Big Bang در واقع روح مجموعه بیگبنگ را در فرمی چهارگوشتر و کشیده بازآفرینی کرده است.
این ساعتها همچنان عناصر اصلی طراحی هابلوت – نظیر بزل با پیچهای نمایان و ترکیب متریال متنوع – را حفظ کردهاند، اما شکل قاب منحصربهفردشان جلوهای تازه به کلکسیون هابلوت داده است .
از نظر فنی، مدلهای Spirit of Big Bang عموماً در رده ساعتهای هایتک و پیشرفته هابلوت قرار میگیرند.
بسیاری از نسخههای این سری دارای صفحه اسکلتون هستند که موتور کرنوگراف UNICO یا سایر کالیبرهای اینهاوس را به نمایش میگذارد .
اندازه قاب معمولاً ۴۲ یا ۴۵ میلیمتر است و برخی مدلهای خاص حتی با جواهرات تزئین شدهاند (مانند نسخههای جواهرنشان “سال اژدها”) که نشانگر تمرکز بر جنبه لاکچری و کلکسیونی است .
ویژگی جالب دیگر، بند یکپارچه در این مجموعه است؛ به این معنا که بند (فلزی یا لاستیکی) به صورت یکدست و بدون فاصله از قاب امتداد مییابد و ظاهری یکپارچه ایجاد میکند .
این سبک طراحی بند، که یادآور بند یکپارچه روی برخی مدلهای بیگبنگ نیز هست، به ارگونومی ساعت کمک کرده و آن را کاملاً روی مچ دست سوار میکند.
هابلوت در سری Spirit اغلب از کامپلیکیشنهای سطح بالا استفاده کرده است. برای نمونه، مدلهای Spirit of Big Bang Tourbillon مجهز به توربیون هستند و برخی نسخهها نمایش فاز ماه نیز دارند .
چنین عملکردهایی معمولاً در ساعتهای تونئوشکل کمتر دیده میشود و هابلوت با گنجاندن آنها، وجه تمایز دیگری ایجاد کرده است.
از نظر مواد بهکاررفته نیز تنوع زیادی وجود دارد: از تیتانیوم و سرامیک گرفته تا طلای King Gold و فیبر کربن در قاب این ساعتها بهکار رفته است.
به عنوان مثال، مدل Spirit of Big Bang Meca-10 ترکیبی از تیتانیوم و کربن را به همراه موتور اسکلتون ۱۰روزه ارائه میدهد که نمایانگر اوج خلاقیت مهندسان هابلوت است .
در مجموع، Spirit of Big Bang را میتوان تلاش موفق هابلوت برای پاسخ به سلیقه آن دسته از مخاطبانی دانست که طراحیهای غیرسنتی و آیندهنگر را میپسندند.
این ساعتها با حفظ DNA هابلوت، ظاهری متمایز دارند که حتی در بین ساعتهای لاکچری مردانه نیز منحصربهفرد است.
اگر بیگبنگهای گرد و کلاسیک فیوژنهای ساده نتوانند رضایت یک کلکسیونر ماجراجو را جلب کنند، احتمالاً یک Spirit of Big Bang تونئو با صفحه اسکلتون و توربیون نظر او را تامین خواهد کرد.
سایر سریهای خاص و همکاریها
علاوه بر سه لاین اصلی فوق، هابلوت مجموعهها و مدلهای خاص دیگری نیز دارد که نشاندهنده نوآوری و روحیه ماجراجویانه این برند هستند.
یکی از آنها مجموعه MP (Master Piece) نام دارد که شامل ساعتهایی فوقالعاده پیچیده و محدود است. در این سری، هابلوت مرزهای مهندسی ساعت را جابجا کرده است.
برای مثال، مدل MP-05 LaFerrari که در همکاری با شرکت خودروسازی فراری ساخته شد، دارای موتور دستی با ۱۱ بشکه فنر و ذخیره نیرو ۵۰ روزه بود؛ رکوردی شگفتانگیز در صنعت ساعت.
تازهترین عضو این خانواده، MP-10 توربیون ویگht Energy است که مدیرعامل هابلوت دربارهاش میگوید: «این مدل چکیدهای از هرآنچه هابلوت امروز نمایندگی میکند است؛ نشان میدهد هابلوت برندی بسیار قدرتمند با دانش فنی بالاست» .
وی همچنین تأکید کرده که هر مدل MP باید پدیدهای کاملاً جدید خلق کند و مرزهای تحقیقات ساعتسازی را گسترش دهد.
چنین اظهاراتی از زبان مدیرعامل، گواه تعهد هابلوت به نوآوری محض در سری MP است.
هابлот همچنین به همکاریهای خلاقانه با هنرمندان و برندهای دیگر شهرت دارد. از جمله این موارد میتوان به Big Bang Sang Bleu (طراحی شده با همکاری تتوآرتیست مشهور، سن بلو) اشاره کرد که صفحهای هندسی و متفاوت دارد .
یا مجموعه Classic Fusion Orlinski که حاصل همکاری با مجسمهساز فرانسوی ریچارد اورلینسکی است و قابهایی چندوجهی شبیه مجسمههای مدرن ارائه میدهد .
همکاری با هنرمند ژاپنی تاکاشی موراکامی نیز منجر به تولید بیگبنگهایی با طرح گل خندان معروف او در قالب الماسهای رنگی متحرک شده است.
در دنیای ورزش، هابلوت نسخههای ویژهای را برای تیمهای فوتبال (مانند Big Bang نسخه باشگاههای منچستر یونایتد و بایرن مونیخ)، قهرمانان سرشناس (مثل مدلهای اختصاصی برای اوسین بولت یا فلوید میودر) و رویدادهای بزرگ (نسخههای یادبود جام جهانی) عرضه کرده است.
این مدلهای سفارشی و محدود، علاوه بر جذابیت برای هواداران، اعتبار برند را به عنوان پیشتاز «هنر تلفیق در همکاریها» افزایش دادهاند.
هابلوت نشان داده که نه تنها در تلفیق مواد، بلکه در تلفیق هنرها و فرهنگها نیز استاد است و ساعت را بستری برای روایت داستانهای بزرگتر قرار میدهد.
مقایسه هابلوت با رولکس و اودمار پیگه
برند هابلوت علیرغم تاریخچه نسبتاً کوتاهتر خود، امروز در کنار نامهای بزرگی چون رولکس (Rolex) و اودمار پیگه (Audemars Piguet) در صنعت ساعتهای لوکس مطرح میشود.
با این حال، هر یک از این برندها فلسفه طراحی، بازار هدف و وجهه متفاوتی دارند. در این بخش به مقایسهای دقیق و فنی بین هابلوت و دو رقیب سرشناسش از نظر طراحی، فناوری، شهرت و قیمت میپردازیم.
طراحی و مواد سازنده
Hublot: طراحی ساعتهای هابلوت نمایانگر رویکردی نوآورانه است که هنر سنتی ساعتسازی را با عناصر مدرن درهممیآمیزد .
همانطور که اشاره شد، مشخصه بارز هابلوت استفاده از مواد غیرمتعارف است؛ موادی نظیر سرامیک پیشرفته، تیتانیوم گرید۵، فیبر کربن و آلیاژهای ابتکاری مانند مجیک گلد.
این مواد علاوه بر زیبایی، ساعتهای هابلوت را نسبتاً سبک و مقاوم میسازند. زبان طراحی هابلوت عموماً جسورانه و بزرگنمایانه است؛ قابهای بزرگ، صفحههای پرجزئیات، و ترکیب رنگها و تکسچرهای متنوع باعث شده ساعتهای هابلوت بسیار چشمگیر باشند .
مثلا یک مدل Big Bang ممکن است بدنهی سرامیک مشکی مات را در کنار پیچهای برقافتاده تیتانیومی و صفحه اسکلتون با عقربههای قرمز ترکیب کند .
این تضادها و ترکیبات غیرسنتی دقیقاً همان چیزی است که مشتریان هابلوت به دنبالش هستند: یک ساعت به عنوان استیتمنت (بیانیه) شخصی.
از سوی دیگر، طراحی قاب دریچهمانند با پیچهای Hشکل، یادآور اصالت سوئیسی برند است که از دریچه کشتی الهام گرفته شده .
به طور خلاصه، طراحی هابلوت نمادی از لوکس بودن تکنیکی و متفاوت بودن است که مخاطبان خاص خود را جذب میکند .
Rolex: در مقابل، رولکس طی بیش از یک قرن فعالیت خود به ایجاد طرحهایی کلاسیک و بیزمان شهرت یافته است. ساعتهای رولکس اغلب ظاهری آشنا و فاقد ریسک طراحی افراطی دارند؛ چرا که فلسفه رولکس، تکامل تدریجی مدلهای آزمودهشده است نه انقلاب ناگهانی.
برای مثال، مدلهایی نظیر سابمارینر، دیتجاست و دیتونا دهههاست با تغییرات جزئی تولید میشوند و هر کدام به یک نماد تبدیل شدهاند .
رولکس در طراحی بهجای استفاده از رنگها یا شکلهای غیرمعمول، بر تناسب، خوانایی و کارکردگرایی تأکید دارد. عنصر شاخص طراحی رولکس شاید یکنواختی هارمونیک آن باشد – یعنی مدلی مانند سابمارینر ۲۰۲۰ در نگاه اول همچنان روح طراحی نسخه ۱۹۵۰ خود را تداعی میکند.
البته این به معنی خستهکننده بودن نیست؛ بلکه رولکس توانسته با ثبات در طراحی، محصولاتی ارائه دهد که همواره مدرن بهنظر میرسند. از نظر مواد، رولکس سنتاً از استیل ضدزنگ بسیار باکیفیت (معروف به اویستر استیل)، طلای ۱۸ عیار و پلاتین برای قاب و بند ساعتها استفاده میکند.
در سالهای اخیر این برند از سرامیک برای بزل برخی مدلها (مثل GMT مستر) و از رزگلد اختصاصی خود به نام اِوررز گلد نیز بهره گرفته است.
اما در مجموع رولکس برخلاف هابلوت کمتر سراغ فیبر کربن یا مواد فوقمدرن رفته و به کیفیت ساخت کلاسیک متکی است. طراحی ساعتهای رولکس شاید به اندازه هابلوت پر زرقوبرق نباشد، اما همان سادگی کلاسیک، آنها را به ایکسیر ماندگاری تبدیل کرده است که با گذشت دههها همچنان جذابیت دارد .
Audemars Piguet: اودمار پیگه که در سال ۱۸۷۵ بنیانگذاری شده، یکی از کهنترین و معتبرترین نامها در دنیای ساعتسازی لوکس است و به همراه پتک فیلیپ و واشرون کنستانتین، جزو «سهگانه مقدس» ساعتسازی سوئیس محسوب میشود.
مشهورترین طراحی AP، یعنی رویال اوک (Royal Oak) که در سال ۱۹۷۲ توسط جرالد جنتا خلق شد، انقلابی در طراحی ساعتهای اسپرت لوکس پدید آورد.
رویال اوک با قاب هشتضلعی، پیچهای نمایان ششگوش کاملاً ترازشده روی بزل، و بند یکپارچه استیل، به تعریف جدیدی از زیبایی صنعتی رسید.
این طراحی به قدری موفق بود که تبدیل به امضای اودمار پیگه شد و حتی الهامبخش برندهای دیگر – از جمله هابلوت – قرار گرفت.
بسیاری از کارشناسان معتقدند هابلوت در طراحی بیگبنگ تحت تأثیر رویال اوک و خصوصاً نسخه بزرگتر آن یعنی رویال اوکآفشور بوده است؛ شباهتهایی چون پیچهای بزل، قاب بزرگ و استایل اسپرت گواه این تأثیر است .
با این حال، اودمار پیگه اصالت خود را حفظ کرده و ساعتهایش عموماً ترکیبی از ظرافت کلاسیک و جسارت مدرناند. علاوه بر رویال اوک که طراحی نسبتاً صنعتی دارد، AP مجموعههای کلاسیکتری مثل کد 11.59 با قاب مدور و خطوط معاصر نیز ارائه کرده است.
مواد مورد استفاده در ساعتهای اودمار پیگه طیف وسیعی را شامل میشود: از استیل و طلا گرفته تا تییتانیوم و سرامیک (مثلاً برخی مدلهای رویال اوک آفشور دارای قاب یا دکمههای سرامیکی هستند ).
اما وجه تمایز AP در طراحی، کیفیت پرداخت دستی اجزا است. هر رویال اوک با پرداخت ساتن و لبههای صیقلخورده دستی ساخته میشود که بازی نور فوقالعادهای ایجاد میکند.
بنابراین در یک نگاه مقایسهای، میتوان گفت طراحی اودمار پیگه ترکیبی از زیبایی هنری و پیچیدگی مهندسی سنتی است؛ در حالی که هابلوت تجسم نوگرایی جسورانه و رولکس نماد اصالت بیزمان است.
موتور و فناوری ساخت
Hublot: از منظر فناوری، هابلوت راهبردی دوگانه در پیش گرفته است. این شرکت هم موتورهای اختصاصی (In-house) پرقدرتی توسعه داده و هم در برخی مدلها از کالیبرهای سوئیسی اصلاحشده بهره میگیرد .
برای نمونه، موتور HUB1242 Unico که یک کرنوگراف flyback اینهاوس با چرخستون است، در مدلهای Big Bang Unico به کار رفته و نشاندهنده توان مهندسی بالای هابلوت است.
همچنین هابلوت کامپلیکیشنهای پیچیدهای نظیر توربیون، تقویم دائمی، GMT و تکرار دقیقه را در چارچوب موتورهای خود ارائه کرده است؛ امکانی که معمولاً در برندهایی با قدمت کمتر کمتر دیده میشود.
به عنوان مثال، مدل Big Bang MP-11 دارای مکانیزم توربیون چندمحوره است یا Classic Fusion Minute Repeater به موتور Minute Repeater ساخت داخل مجهز است.
از سوی دیگر، در مدلهای سطح ورودی یا متوسط هابلوت – بهویژه Classic Fusion سه عقربه یا برخی کرنوگرافهای قدیمی بیگبنگ – از کالیبرهای ETA یا Sellita اصلاحشده استفاده شده است.
این موتورها توسط هابلوت سفارشیسازی میشوند (مثلاً دارای روتور اختصاصی با نشان برند هستند) اما پایهشان از شرکتهای معتبر سوئیسی تأمین میشود.
چنین رویکردی به هابلوت امکان میدهد هم در حوزه هاوت هورلوژری (ساعتسازی سطح بالا) فعالیت کند و هم تولید مدلهای قابلاعتماد با تیراژ بیشتر را مدیریت نماید.
در مجموع، نوآوری تکنیکی بخش جداییناپذیر هویت هابلوت است. این برند حتی در زمینههایی مانند سیستم تشخیص اصالت الکترونیکی ساعت (از طریق چیپ هوشمند در سال ۲۰۰۹) پیشگام بوده است که نشان از بهرهگیری از فناوریهای روز در کنار مکانیک سنتی دارد.
Rolex: رولکس به داشتن تمامی موتورهای ساخت داخل و بسیار دقیق شهرت دارد. هر موتور رولکس توسط خود شرکت در کارگاههایش طراحی و تولید میشود و استانداردهای سختگیرانهای از نظر دقت (کرونومتر رسمی COSC) و دوام را پاس میکند.
رولکس بر خلاف هابلوت کمتر به سراغ کامپلیکیشنهای خیلی پیچیده رفته است؛ برای مثال این برند هرگز ساعت توربیون یا تقویم دائمی تولید نکرده و پیچیدهترین عملکردهای آن کرنوگراف (در دیتونا) و تقویم سالیانه دو منطقه زمانی (در اسکایدوئلر) بوده است.
این محدودیت عمدی در تنوع کامپلیکیشن، به رولکس امکان تمرکز بر بهینهسازی و بهبود مستمر موتورهای اصلی خود را داده است.
طی سالها، رولکس نوآوریهای فنی مهمی را به صنعت معرفی کرده؛ از جمله فنر تعادل پاراکروم (مقاوم در برابر میدان مغناطیسی)، سیستم کرونرگی (Chronergy) در چرخ فرار، و کرون کالیبر ۳۲۳۵ با بهرهوری انرژی بالاتر که ذخیره نیرو را به حدود ۷۰ ساعت رسانده است.
تمامی این فناوریها درون موتورهای رولکس پنهان شدهاند و ممکن است به اندازه توربیون جلوه ظاهری نداشته باشند، اما نتیجهشان ساعتهایی است با دقت، دوام و پایداری مثالزدنی.
رولکس حتی برای قاب و بند نیز اختراعات ثبتشده دارد (مثلاً قفل Oyster و تاج Triplock ضدآب). خلاصه اینکه فناوری در رولکس در خدمت عملکرد کاربردی و اطمینانبخشی به کاربر است، نه لزوماً نمایش پیچیدگیهای مکانیکی به صورت ظاهری.
رویکرد محافظهکارانه رولکس در انتخاب کامپلیکیشنها باعث شده محصولاتش کمتر نیاز به سرویسهای تخصصی پیچیده داشته باشند و این امر نیز به اعتبار «مقاوم بودن بیچون و چرای» رولکس افزوده است.
Audemars Piguet: اودمار پیگه به عنوان یک برند سنتیگرا و هنرمند، در زمینه موتور و پیچیدگیهای فنی بسیار پیشرو و افتخارآفرین بوده است.
AP بسیاری از موتورهای پیچیده و نازک تاریخ را ساخته است. برای مثال، کالیبر ۲۱۲۰/۲۱۲۱ که در رویال اوک کلاسیک استفاده شد، یکی از نازکترین موتورهای اتوماتیک با روتور مرکزی در جهان بود (تنها ۳٫۰۵ میلیمتر ضخامت) که البته با مشارکت ژیژر لکولتر طراحی شده بود.
اما امروزه اغلب موتورهای مورد استفاده AP کاملاً اینهاوس هستند یا اگر ریشه خارجی دارند، در سطح اوبر پریموم اصلاح و تکمیل شدهاند ).
در مدلهای کرنوگراف قدیمیتر رویال اوکآفشور از ماژول کرونوگراف Dubois-Depraz روی کالیبر پایه AP استفاده میشد ، اما در سالهای اخیر AP موتور کرنوگراف یکپارچه in-house خود (کالیبر ۴۴۰۱) را توسعه داده که در Code 11.59 و برخی Royal Oakهای جدید به کار گرفته شده است.
نقطه قوت بزرگ AP در حوزه فناوری، ساخت کامپلیکیشنهای عالی است: توربیونهای بسیار دقیق،Minute Repeater های دلنواز، کرنوگرافهای پیچیده و ترکیب چندین عملکرد در قالب گراند کامپلیکیشنها.
این برند در سال ۱۸۹۲ نخستین ساعت مچی تکرار دقیقه جهان را ساخت و از آن زمان تاکنون در توسعه پیچیدهترین مکانیزمها (مثل سونوگرافی Supersonnerie که نوعی Minute Repeater پیشرفته است) پیشتاز بوده است.
AP همچنین به تزئینات دستی موتور توجه ویژه دارد؛ به طوری که پلها و چرخدندههای موتورهایش معمولاً دارای پرداخت دستی (مانند پولیش آینهای، خطکشی ژنو و لبهسابی) هستند که خود یک هنر محسوب میشود.
در مقابل، هابلوت بیشتر اجزای موتورش را به شکل صنعتی و مدرن تولید میکند و جنبههای تزیینی سنتی را کمتر دارد.
از منظر فناوری نوین، AP شاید به اندازه هابلوت در متریالهای آیندهنگر فعال نباشد، اما در چارچوب سنتی خود به اوج مهندسی مکانیک دقیق رسیده است.
بنابراین میتوان گفت اگر هدف، نمایش هنرمندانه پیچیدگی باشد، AP سرآمد است؛ اگر دوام و دقت کاربردی مد نظر باشد، رولکس میدرخشد؛ و اگر ترکیب نوآوری مواد با تکنیکهای معاصر مورد توجه باشد، هابلوت گزینه متمایزی است.
ارزش برند، شهرت و قیمت
Brand Image و شهرت: هابلوت و رولکس و اودمار پیگه هر سه بیانگر لوکس بودناند، اما تصویر برند آنها در ذهن عموم و کلکسیونرها متفاوت شکل گرفته است.
هابلوت خود را برندی جوان، پویا و متفاوتخواه معرفی کرده است که مشتریانش به دنبال متمایز بودن هستند . ترکیب لوکس بودن با طراحی تکنیکی و مشارکتهای هنری، به هابلوت کاراکتری مدرن و پویا داده است .
مشتری هابلوت معمولاً کسی است که میخواهد ساعتش جلب توجه کند و بیانگر جسارت و نوآوری شخصی او باشد.
در مقابل، رولکس به عنوان نماد اصیل لوکس، در سراسر جهان مترادف اعتبار، موفقیت و پرستیژ است . فردی که رولکس میبندد شاید نخواهد فریاد بزند که متفاوت است، بلکه بیشتر نشان میدهد که به یک سنت موفق پیوسته است.
رولکس طی دههها یک سمبل موفقیت اجتماعی شده و حتی کسانی که اهل دنیای ساعت نیستند این برند را میشناسند.
از این رو رولکس در بین عموم مردم جایگاهی بیرقیب از حیث شهرت دارد. اودمار پیگه اما برندی است که بیشتر در میان کلکسیونرها و علاقهمندان جدی ساعت اعتبار افسانهای دارد.
AP ممکن است به اندازه رولکس برای همه مردم شناختهشده نباشد، اما در دنیای ساعت به عنوان سازنده برخی از شاهکارترین ساعتها احترام زیادی کسب کرده است.
شهرت AP بر پایه میراث تاریخی غنی و کیفیت هنری بالا است. جالب اینکه امروز به واسطه شهرت انفجاری مدل رویال اوک در شبکههای اجتماعی، نام AP بیش از پیش بر سر زبانها افتاده و حتی افراد جوانتر نیز به این برند علاقهمند شدهاند.
با این حال، همچنان داشتن یک Audemars Piguet نشاندهنده ذائقه تخصصی و اشتیاق واقعی به هنر ساعتسازی است، در حالی که داشتن یک Hublot نشاندهنده روحیه مدرن و ریسکپذیر در سبک و یک Rolex نشاندهنده اهمیت دادن به اصالت و اعتبار کلاسیک است.
قیمت و سرمایهگذاری: از منظر قیمت، هر سه برند در رده ساعتهای گرانقیمت قرار میگیرند، اما دامنه قیمت و رفتار بازار آنها متفاوت است.
ساعتهای رولکس جدید معمولاً در محدوده ۵٬۰۰۰ تا ۵۰٬۰۰۰ دلار (بسته به مدل و جنس) قیمت خردهفروشی دارند. هابلوت نیز مدلهایی از حدود ۶٬۰۰۰ دلار (برای Classic Fusion ساده) تا چندصد هزار دلار (برای مدلهای MP یا جواهرنشان) را شامل میشود .
اودمار پیگه قیمت ورودی بالاتری دارد؛ به طوری که اغلب مدلهای رویال اوک از حدود ۲۰٬۰۰۰ دلار به بالا هستند و نسخههای طلا یا پیچیده میتوانند صدها هزار دلار قیمت داشته باشند .
اما نکته مهمتر ارزش بازار و ماندگاری قیمت است. رولکس به داشتن بهترین حفظ ارزش و حتی افزایش قیمت در بازار دستدوم معروف است.
تقاضا برای مدلهای ورزشی استیل رولکس آنقدر بالاست که در بازار آزاد اغلب با چند برابر قیمت ریتیل معامله میشوند. به عنوان مثال، یک رولکس دیتونای استیل ممکن است با قیمتی ۲ تا ۳ برابر قیمت رسمی فروخته شود.
در سوی مقابل، اکثریت مدلهای هابلوت پس از خرید از فروشگاه، مقداری از ارزش خود را از دست میدهند . این امر به این دلیل است که هابلوت هنوز تقاضای ثانویه به اندازه رولکس ندارد و مشتریان آن بیشتر به جنبه زیبایی و لذت شخصی ساعت اهمیت میدهند تا سرمایهگذاری .
البته مدلهای محدود و خاص هابلوت میتوانند استثنا باشند؛ به ویژه آنهایی که با هنرمندان یا برندهای دیگر همکاری شدهاند، در بازار کلکسیونرها بهتر ارزش خود را حفظ میکنند .
مثلا یک Big Bang Sang Bleu Limited Edition یا مدلهای Classic Fusion Orlinski ممکن است به خاطر تولید محدود و طراحی خاص، افت قیمت کمتری داشته یا حتی کمیاب و دارای ارزش کلکسیونی شوند .
با این وجود، در مجموع رولکس از لحاظ سرمایهگذاری امنترین گزینه است و پس از آن اودمار پیگه (خصوصاً مدل رویال اوک) جایگاه بسیار قدرتمندی دارد. در سالهای اخیر قیمت برخی مدلهای رویال اوک در بازار دستدوم سر به فلک کشیده و حتی بالاتر از رولکس قرار گرفته است.
برای نمونه، یک رویال اوک ساده که چند سال پیش ۲۰ هزار دلار بود، در اوج بازار تا ۸۰ هزار دلار هم معامله شد.
هابلوت هنوز به چنین سطحی از تقاضای هیجانی نرسیده و بیشتر مدلهایش را میتوان در بازار با قیمتی کمتر از خردهفروشی تهیه کرد .
به قول یکی از تحلیلگران: «هابلوت به عنوان بازیگر جوانی با طراحیهای بعضاً بحثبرانگیز، بیشتر یک مخاطب خاص را هدف گرفته که ساعت را به چشم سرمایه نمیبیند، بلکه آن را یک استیتمنت میداند» .
بنابراین اگر بازگشت سرمایه و ارزش فروش مجدد برای شما مهم است، رولکس (و تا حدی AP) بیرقیباند . اما اگر قصد دارید صرفاً از داشتن و پوشیدن یک ساعت لذت ببرید و میخواهید انتخابتان بیانگر سبک منحصربهفردتان باشد، هابلوت گزینهای است که نباید کنار بگذارید.
جمعبندی مقایسه
در یک جمعبندی کلی، هابلوت، رولکس و اودمار پیگه هر سه کیفیت فوقالعادهای ارائه میدهند، اما فلسفه برند آنها متفاوت است.
هابلوت بر روی طراحی آزمایشی و ترکیبات غیرمتعارف متمرکز است و سعی میکند هر نسل از محصولاتش جسورانهتر از قبل باشد. در مقابل، رولکس دهههاست که با کارت سنت و استمرار بازی میکند و طرحهای آیکونیک خود را فقط با تغییرات کوچک بهروز میکند .
اودمار پیگه نیز با تکیه بر اعتبار تاریخی و کیفیت هنری، مسیری میان این دو را پیموده است: هم سنتی است و هم برای باقی ماندن در اوج، نوآوریهایی ارائه میدهد.
در بحث موتور، هابلوت از نظر تنوع عملکردها برتری دارد چرا که توربیونها و ماهشماریهایی ارائه میدهد که رولکس اساساً وارد آن حوزهها نشده است .
اما رولکس در تمامی مدلهایش موتورهای کاملاً خودساخته دارد که استاندارد صنعت از نظر دقت و دوام محسوب میشوند. AP نیز در سطح خود پادشاه پیچیدگیهای ظریف است.
نهایتاً، در مقوله ارزش برند و سرمایهگذاری، رولکس بیچونوچرا پیشتاز است و پس از آن AP قرار میگیرد؛ هابلوت بیشتر مناسب کسانی است که اولویتشان لذت بردن از طراحی یکتا و نشان دادن سلیقه خاص است تا نگرانی درباره افزایش یا کاهش قیمت ساعت.
به هر روی، هر سه برند کیفیت عالی ارائه میکنند و انتخاب بین آنها بیش از هر چیز به سلیقه و اولویتهای شخصی شما بستگی دارد.
آمار و حقایق جالب درباره هابلوت
در ادامه به چند داده آماری و حقایق کلیدی در مورد برند هابلوت اشاره میکنیم که دانستن آنها برای علاقهمندان خالی از لطف نیست:
- سال تأسیس: ۱۹۸۰ میلادی – نسبت به اغلب رقبا برندی جوان (در زمان نگارش حدود ۴۵ سال قدمت) .
- موسس: کارلو کروکو (ایتالیایی) – اولین ساعت هابلوت را با ترکیب طلای ۱۸ عیار و بند لاستیکی ساخت .
- فروش سال اول: بیش از ۲ میلیون دلار در ۱۹۸۰ – علیرغم شروع آهسته در نمایشگاه، به سرعت به موفقیت تجاری رسید .
- شعار فلسفه: “Art of Fusion” – تلفیق جسورانه مواد و ایدهها در ساعتسازی که در تمام محصولات مشهود است.
- جوایز مهم: برنده جایزه طراحی سال ۲۰۰5 ژنو برای مدل Big Bang ؛ همچنین جوایز بهترین ساعت اسپرت در ژاپن و خاورمیانه همان سال.
- رشد فروش با Big Bang: سه برابر شدن سفارشها در یک سال پس از معرفی Big Bang در ۲۰۰۵ . فروش سالانه از حدود ۲۴ میلیون فرانک در ۲۰۰۴ به نزدیک ۱۰۰ میلیون فرانک در ۲۰۰۶ جهش کرد .
- تعداد بوتیکها: حدود ۱۷۰ فروشگاه رسمی در بیش از ۵۰ کشور جهان (تا سال ۲۰۱۹) – اولین بوتیک در سال ۲۰۰۷ در پاریس افتتاح شد.
- جایگاه در گروه LVMH: هابلوت در سال ۲۰۰۸ به تملک گروه LVMH درآمد. اکنون همراه با برندهایی چون زنیت و تگهویر زیرمجموعه بخش ساعت LVMH است.
- نوآوری در مواد: اولین طلای ضدخش جهان (Magic Gold) در سال ۲۰۱۱؛ اولین ساعت با بدنه کامل یاقوت کبود شفاف در سال ۲۰۱۶؛ بهکارگیری ماده جدید SAXEM (کریستال آلومینیوم) در سال ۲۰۲۳ برای ایجاد رنگ سبز زمردی در قاب ساعت .
- نمونه قیمتها: مدل Big Bang Unico Green SAXEM با قیمت حدود ۱۱۶٬۰۰۰ دلار و محدود به ۱۰۰ قطعه؛ مدل MP-10 توربیون با قیمت حدود ۴۳۹٬۰۰۰ دلار استرالیا (تقریباً ۳۰۰ هزار دلار آمریکا) و تیراژ ۵۰ عدد ؛ مدلهای معمولی Classic Fusion از ~۶-۷ هزار دلار شروع میشوند .
- حفظ ارزش: بر خلاف تصور عموم، برخی مدلهای هابلوت نیز ارزش خود را حفظ میکنند. مثلاً Classic Fusion طی دو سال اخیر کمی افزایش قیمت در بازار ثانویه داشته است ، هرچند به طور کلی بیشتر مدلها پس از خرید مقداری افت قیمت نشان میدهند.
پرسشهای متداول درباره ساعتهای هابلوت (FAQ)
ساعت هابلوت ساخت کجاست؟
هابلیت یک برند سوئیسی است. دفتر مرکزی هابلوت در نیون سوئیس قرار دارد و تمامی ساعتهای آن یا در خود سوئیس ساخته میشوند یا تحت نظارت دقیق سوئیسی تولید میگردند .
بنابراین از نظر کیفیت ساخت و دقت، استانداردهای سختگیرانه صنعت سوئیس را رعایت میکند. جالب است بدانید نام “Hublot” نیز یک واژه فرانسوی (زبان دوم سوئیس) به معنای دریچه کشتی است که الهامبخش طراحی این ساعتها بوده است .
چرا ساعتهای هابلوت اینقدر گران هستند؟
دلایل متعددی برای قیمت بالای ساعتهای هابلوت وجود دارد. نخست اینکه هابلوت یک برند ساعتهای لوکس است و از مواد اولیه گرانقیمت مانند طلای ۱۸عیار، تیتانیوم، سرامیک پیشرفته و الماس در محصولات خود استفاده میکند .
دوم، بسیاری از مدلهای هابلوت دارای موتورهای پیچیده و کامپلیکیشنهای پیشرفته (توربیون، کرنوگراف، تقویم و غیره) هستند که طراحی و ساخت آنها بسیار هزینهبر است .
همچنین تعداد زیادی از ساعتهای هابلوت به صورت سریهای محدود تولید میشوند (مثلاً ۵۰ یا ۱۰۰ قطعه از یک مدل خاص) که این کمیابی به افزایش قیمت کمک میکند.
نباید فراموش کرد که شما در واقع هزینه برند و نوآوری را نیز میپردازید – هابلوت سهم قابل توجهی از بودجه خود را صرف تحقیق در مواد جدید (مثل طلای ضدخش) و طراحیهای خلاقانه میکند.
در نهایت مانند هر کالای لوکس دیگری، عوامل ناملموس مانند پرستیژ برند، تبلیغات و جایگاه آن در بازار نیز در قیمت منعکس میشوند. ترکیب همه این موارد باعث شده قیمت ساعتهای هابلوت بالا باشد.
آیا هابلوت از رولکس یا اودمار پیگه بهتر است؟
مقایسه مستقیم این برندها آسان نیست، چون هر کدام فلسفه و مزایای خود را دارند. رولکس برندی با بیش از یک قرن میراث است که به دقت، دوام و ارزش سرمایهگذاری معروف است؛ طراحیهای آن کلاسیک و همیشه محبوب بوده و ساعتهایش معمولاً در بازار دستدوم گرانتر میشوند.
اودمار پیگه یک سازنده قدیمی و هنری است که ساعتهایی با سطح تمامکنندگی و پیچیدگی مکانیکی بسیار بالا عرضه میکند – مخصوصاً رویال اوک که یک آیکون طراحی است.
هابلوت در مقایسه برندی جوانتر است (تأسیس ۱۹۸۰) اما به خاطر نوآوری در طراحی و مواد و ایجاد سبک منحصربهفرد خود شناخته میشود .
اگر فردی طراحی مدرن و متمایز و تکنولوژی مواد برایش مهم باشد، ممکن است هابلوت را جذابتر بداند؛ در حالی که کسی که به دنبال اصالت کلاسیک یا اعتبار تاریخی است شاید رولکس یا AP را ترجیح دهد. از نظر کیفیت ساخت و دقت، هر سه در سطح بالایی هستند و کیفیت سوئیسی را ارائه میدهند.
بنابراین “بهتر بودن” بستگی به اولویت شخصی شما دارد. به طور خلاصه: رولکس در دوام و ارزش فروش مجدد بیرقیب است، AP در ظرافت هنری و پیچیدگی مکانیکی سرآمد است، و هابلوت در نوآوری و خاصبودن طراحی متمایز است). هر سه برند ممتازند و انتخاب نهایی به سلیقه شما برمیگردد.
آیا ساعتهای هابلوت ارزش سرمایهگذاری دارند؟
اگر هدفتان از خرید ساعت صرفاً سرمایهگذاری و کسب سود باشد، شاید هابلوت به اندازه برخی برندهای دیگر مناسب نباشد. همانطور که در بخش مقایسه اشاره شد، بیشتر مدلهای هابلوت پس از خروج از فروشگاه مقداری از ارزش خود را از دست میدهند .
علت این است که تقاضا برای هابلوت در بازار دستدوم به اندازه برندهایی مثل رولکس بالا نیست و افراد کمتری حاضرند بابت مدل کارکرده هابلوت قیمت بالایی بپردازند. اما این بدان معنی نیست که خرید هابلوت تصمیم بدی است؛ در واقع اگر شما از طراحی ساعت لذت میبرید و قصد فروش سریع آن را ندارید، افت قیمت روی کاغذ نباید شما را نگران کند.
ضمن اینکه برخی مدلهای خاص هابلوت (مثلاً نسخههای محدود هنری یا مدلهای کلاسیک فیوژن پرفروش) عملکرد قیمتی بهتری داشتهاند و حتی در سالهای اخیر کمی افزایش ارزش نشان دادهاند .
به طور کلی توصیه کارشناسان این است که ساعت را اول به چشم یک کالای مصرفی لوکس ببینید نه یک سرمایهگذاری مالی. اگر میخواهید ساعت شما بیشترین بازده سرمایه را داشته باشد، شاید بهتر باشد سراغ رولکس یا AP بروید که سابقه رشد قیمت دارند.
اما اگر مدل خاصی از هابلوت چشم شما را گرفته و از داشتن آن لذت میبرید، نباید صرفاً به خاطر نگرانی افت ارزش از خریدش صرفنظر کنید – به ویژه اگر قصد دارید مدت طولانی آن را نگه دارید و استفاده کنید. در یک کلام، ارزش واقعی یک ساعت لوکس در لذتی است که هر روز به شما میدهد؛ سود یا زیان مالی در برابر آن لذت ممکن است برای خیلیها در اولویت دوم باشد.
چطور اصالت ساعت هابلوت را تشخیص دهیم؟
به دلیل محبوبیت هابلوت در بازار، نمونههای تقلبی آن نیز متأسفانه یافت میشود. برای اطمینان از اصالت یک ساعت هابلوت، به چند نکته باید توجه کنید:
- خرید از منابع معتبر: بهترین راه، خرید از بوتیک رسمی هابلوت یا نمایندگیهای مجاز است. در این صورت ساعت با کارت گارانتی بینالمللی هابلوت و جعبه اصلی ارائه میشود.
- بررسی شماره سریال: هر ساعت هابلوت یک شماره سریال منحصربهفرد حک شده روی پشت قاب دارد. میتوانید این شماره را از طریق وبسایت رسمی یا نمایندگی استعلام کنید تا تطابق آن با مدل تأیید شود.
- کیفیت ساخت و جزئیات: ساعتهای هابلوت اصل از بابت کیفیت ساخت بینقص هستند؛ عقربهها، اعداد روی صفحه، لوگوی Hublot و حکاکیها همه باید تمیز و واضح باشند. مثلاً لوگوی هابلوت روی صفحه یا قفل بند نباید کمرنگ یا کج باشد. پیچهای قاب در هابلوتهای اصل دارای شکل خاص H هستند که در تقلبیها ممکن است متفاوت باشد.
- وزن ساعت: به دلیل استفاده از مواد مرغوب (طلا، فولاد مرغوب، سرامیک)، معمولاً ساعت اصل وزن محسوسی دارد. اگر ساعتی بیش از حد سبک یا سنگین به نظر رسید، مشکوک شوید.
- مکانیزم و عملکرد: حرکت عقربه ثانیهشمار در ساعتهای اتوماتیک هابلوت باید روان باشد (چندین ضربه در ثانیه) و عقربه تاریخ باید دقیق در نیمهشب تغییر کند. در نمونههای جعلی ارزانقیمت گاهی از موتورهای کوارتز یا اتوماتیک بیکیفیت استفاده میشود که حرکت تیکدار یا مشکلات عملکرد دارند.
- سیستم تأیید الکترونیکی: هابلوت از سال ۲۰۰۹ یک سیستم کارت هوشمند به نام Hublotista معرفی کرد که ساعتهایش را با سرور مرکزی تطبیق میداد . اگر ساعت شما چنین کارتی دارد (که شبیه کارت اعتباری با چیپ است)، میتوانید با دنبال کردن دستورالعمل روی آن، اصالت ساعت را به صورت آنلاین تأیید کنید.
در مجموع، اگر شک داشتید، حتماً ساعت را نزد یک کارشناس یا مرکز خدمات رسمی ببرید. با توجه به قیمت بالای ساعتهای لوکس هابلوت، صرف این دقت و وسواس کاملاً منطقی است تا از خرید کالای اصل اطمینان حاصل کنید.
معروفترین مدلهای مردانه هابلوت کدامند؟
هابلیت مدلهای برجسته زیادی دارد، اما برخی از آنها بیش از بقیه شهرت جهانی پیدا کردهاند:
- Hublot Big Bang Original: همان مدلی که در سال ۲۰۰۵ معرفی شد و شروعگر موفقیت بزرگ هابلوت بود . این کرنوگراف ۴۴میلیمتری با قاب ترکیبی طلایی/سرامیکی و بند لاستیکی، هنوز هم بهعنوان طرح شاخص برند شناخته میشود.
- Big Bang Unico: نسخههای جدیدتر بیگبنگ که مجهز به موتور اینهاوس UNICO هستند. مدلهای Unico با صفحه اسکلتون و پشت شفاف، محبوب کلکسیونرها شدهاند.
- Classic Fusion 42mm Titanium: یک مدل سه عقربه ساده از سری کلاسیک فیوژن که به خاطر طراحی مینیمال و وزن سبک (به لطف تیتانیوم) بسیار پرطرفدار است. این مدل را گاهی نماد استایل هابلوت در قالبی سادهتر میدانند.
- Classic Fusion Chronograph Orlinski: همکاری با ریچارد اورلینسکی که قاب ساعت دارای برشها و زوایای هنری است. این مدل یک کرنوگراف متفاوت و چشمگیر است.
- Spirit of Big Bang Meca-10: از سری تونئو که به یک موتور اسکلتون ۱۰ روزه مجهز است و طراحی آیندهنگر دارد. ترکیب شکل قاب خاص و مکانیزم پیشرفته، آن را مشهور کرده است.
- Big Bang Sang Bleu: مدلهای حاصل همکاری با تتوآرتیست Sang Bleu که صفحه و عقربههای هندسی غیرمعمول دارند . این سری به خاطر طراحی هنری منحصربهفردش مورد توجه قرار گرفته است.
- MP-05 LaFerrari: ساعت افسانهای هابلوت با ۵۰ روز ذخیره نیرو که بیشتر یک شاهکار مهندسی است و تنها ۲۰ قطعه از آن ساخته شد. این مدل بین علاقهمندان ماشین و ساعت بسیار سر زبانها است.
البته هابلوت هر سال مدلهای جدید و نسخههای محدودی معرفی میکند و ممکن است مدلی که امروز محبوب است، فردا با مدل جدیدتری جایگزین شود.
اما موارد بالا جزو آن دسته ساعتهای مردانه هابلوت هستند که نامشان در محافل علاقهمندان زیاد به گوش میخورد. اگر به دنبال مدلهای مردانه Hublot هستید، اینها نقطه شروعهای خوبی برای تحقیق بیشتر هستند.
جمعبندی:
ساعتهای هابلوت با طراحی مبتکرانه، کیفیت ساخت بالا و روحیهای متمایز، جایگاه ویژهای در دنیای ساعتهای لوکس مردانه دارند. این برند سوئیسی توانسته در مدت زمانی نسبتاً کوتاه، با تکیه بر نوآوری و بازاریابی هوشمندانه به شهرت جهانی برسد.
از تاریخچه جذاب و فلسفه Art of Fusion گرفته تا مجموعههای متنوع (Big Bang، Classic Fusion، Spirit of Big Bang و غیره) و مقایسه با رقبای قدیمیتر، همگی نشان میدهند که هابلوت مسیری منحصربهفرد را طی کرده است.
اگر به دنبال یک ساعت لاکچری متفاوت هستید که هم بیانگر سبک زندگی مدرن شما باشد و هم میراث ساعتسازی سوئیس را در خود داشته باشد، هابلوت گزینهای است که حتماً باید در نظر بگیرید. برای آشنایی بیشتر با دنیای ساعتها و سایر برندهای مطرح، میتوانید به مقالات مرتبط دیگر ما نیز سر بزنید و دانش خود را در این زمینه گسترش دهید.
منابع :
(Hublot vs. Rolex – Brand Comparison – Chrono24 Magazine) (Hublot vs. Rolex – Brand Comparison – Chrono24 Magazine)