ساعتهای کلاسیک به خاطر طراحی بیزمان و ارزش ماندگارشان همواره مورد توجه علاقهمندان دنیای ساعت بودهاند. این ساعتهای لوکس کلاسیک نهتنها نشاندهنده مهارت برجسته برندهای سازندهشان هستند، بلکه هر کدام داستان و میراث منحصربهفردی دارند. در این مقاله، به معرفی ۱۰ مورد از ساعتهای نمادین و کلاسیک مردانه در جهان میپردازیم. این فهرست شامل مدلهایی است که هر عاشق ساعت باید آنها را بشناسد.
هر یک از این ساعتهای مچی مردانه کلاسیک در زمان خود یک پیشگام بوده و تا امروز جایگاه ویژهای در صنعت ساعتسازی حفظ کرده است. با ما همراه باشید تا با این شاهکارهای بیزمان بیشتر آشنا شویم. همچنین در انتهای مطلب به چند پرسش متداول درباره ساعتهای کلاسیک پاسخ خواهیم داد تا ابهامات رایج را برطرف کنیم.
1. رولکس سابمارینر (Rolex Submariner)
رولکس سابمارینر یکی از شناختهشدهترین ساعتهای کلاسیک تاریخ است. این ساعت افسانهای در سال 1953 طراحی شد و اولینبار در نمایشگاه بازل 1954 به عموم معرفی گردید . سابمارینر نخستین ساعت مچی بود که تا عمق 100 متر کاملاً ضدآب بود . این ویژگی در دهه ۵۰ میلادی یک پیشرفت بزرگ محسوب میشد و استاندارد جدیدی برای ساعتهای غواصی تعیین کرد.
سابمارینر در اصل به عنوان یک ساعت غواصی حرفهای توسط شرکت رولکس عرضه شد، اما طراحی شیک و کاربردی آن باعث شد به سرعت فراتر از دنیای غواصی رفته و به یک ساعت کلاسیک لوکس تبدیل شود. بدنه استیل ضدزنگ، قاب چرخان یکطرفه با درجهبندی 60 دقیقهای و صفحه مشکی خوانا با عقربهها و نشانگرهای شبتاب از مشخصات بارز این مدل هستند. سابمارینر طی دههها تقریباً بدون تغییر اساسی در طراحی، تولید شده که نشاندهنده طراحی بیزمان آن است.
رولکس سابمارینر را اغلب “معیار ساعتهای غواصی” مینامند و بسیاری از برندهای دیگر تلاش کردهاند مدلهایی مشابه آن تولید کنند . محبوبیت عظیم این ساعت به حدی است که بازار مملو از مدلهای ادای احترام (Homage) و حتی کپیهای غیرقانونی آن شده است . سابمارینر توسط چهرههای مشهوری نیز استفاده شده است؛ برای مثال، جیمز باند در فیلمهای اولیه خود (با بازیشون کانری) یک رولکس سابمارینر به دست میبست که به نمادی از استایل کلاسیک مردانه تبدیل شد.
چرا رولکس سابمارینر یک ساعت کلاسیک است؟ این ساعت ترکیبی از کیفیت ساخت عالی، عملکرد فنی قابل اعتماد و طراحی شیک و همهپسند را ارائه میدهد. چه یک غواص حرفهای باشید و چه یک شیکپوش در مهمانی، سابمارینر روی مچ دست شما جایگاه خودش را پیدا میکند. به همین دلیل، از سال 1953 تاکنون همچنان یکی از پرفروشترین و نمادینترین ساعتهای کلاسیک دنیا باقی مانده است.
2. تگ هویر موناکو (Tag Heuer Monaco
تگ هویر موناکو ساعتی است که با طراحی غیرمتعارف خود در سال ۱۹۶۹ صنعت ساعتسازی را شگفتزده کرد. این مدل که به افتخار مسابقات اتومبیلرانی موناکو گرندپری نامگذاری شده، یکی از اولین ساعتهای کرونوگراف اتوماتیک جهان بود . ویژگی بارز موناکو، قاب مربعیشکل آن است که در زمان معرفی، شکستن سنت طراحی دایرهای ساعتها به شمار میرفت و جسورانه بود .
موناکو به خاطر ظاهر منحصربهفرد و فناوری پیشرفتهاش (موتور کرونوگراف کالیبر 11) توجهها را جلب کرد، اما شهرت اصلی آن مدیون استیو مککوئین بازیگر مشهور هالیوود است. مککوئین در فیلم مسابقهای Le Mans محصول 1971 یک تگ هویر موناکو به دست داشت . تصویر او با آن لباس مسابقه و ساعت موناکو آبیرنگ روی مچ، به یک icon (شمایل) فرهنگی تبدیل شد. از آن پس، موناکو با نام “ساعت استیو مککوئین” نیز شناخته میشود و به عنوان یک ساعت نمادین کلاسیک جایگاه خود را تثبیت کرده است.
طراحی صفحه موناکو مربعی و نسبتا بزرگ است که دو شمارشگر کرونوگراف در موقعیتهای ۳ و ۹ دارد. دکمههای کرونوگراف در سمت راست قاب و تاج کوک در سمت چپ قرار گرفتهاند (در نسخههای اولیه)، که این چیدمان غیرمعمول یکی دیگر از جذابیتهای طراحی آن بود. مدلهای کلاسیک موناکو معمولاً با صفحه آبی متالیک و دو شمارشگر سفید همراه هستند که کنتراست زیبایی ایجاد میکند.
موناکو اگرچه در اواسط دهه ۷۰ تولیدش متوقف شد، اما در اواخر دهه ۹۰ با طراحی بهروز بازگشت و با استقبال مجدد علاقهمندان مواجه گردید . امروزه نسخههای متنوعی از این ساعت (از جمله نسخههای Gulf با رنگبندی نارنجی-آبی الهامگرفته از خودروهای مسابقهای) تولید میشود، اما همگی روح طراحی اصلی را حفظ کردهاند.
چرا تگ هویر موناکو یک ساعت کلاسیک است؟ زیرا مرزهای طراحی سنتی را جابهجا کرد و تبدیل به نمادی از دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی شد. ترکیب تکنولوژی پیشرو (یکی از اولین کرونوگرافهای خودکوک) و جذابیت فرهنگی (ارتباط با استیو مککوئین و مسابقات موناکو) موناکو را به یکی از ماندگارترین ساعتهای کلاسیک مردانه تبدیل کرده است.
.
«با مطالعه مقاله “کلکسیون لوکس ساعتهای کریستیانو رونالدو” از نگاهی جامع به مجموعه بینظیر و جذاب این اسطوره فوتبال مطلع شوید.»
.
3. IWC پرتغیزر کرنوگراف (IWC Portugieser Chronograph)
IWC پرتغیزر کرنوگراف (Portugieser Chronograph) تلفیقی هنرمندانه از سادگی کلاسیک و عملکرد کرنوگراف است. داستان سری پرتغیزر (به معنای “پرتغالی” در زبان آلمانی) به اواخر دهه 1930 بازمیگردد، هنگامی که دو بازرگان پرتغالی از شرکت IWC یک ساعت مچی بزرگ و دقیق با دقت کرنومتر دریایی درخواست کردند . نتیجه آن درخواست، خلق سری پرتغیزر شد که به طراحی مینیمال و قطر بزرگ مشهور است. اما نسخه کرنوگراف پرتغیزر که امروزه محبوبترین عضو این خانواده است، یک دستاورد مدرنتر بهشمار میرود.
کرنوگراف پرتغیزر در اواخر دهه ۹۰ (سال 1998) معرفی شد و از آن زمان تاکنون تقریباً بدون تغییر در مجموعه IWC حضور دارد. صفحهای بسیار تمیز و خوانا دارد: دو شمارشگر ظریف (یکی برای کرنوگراف دقیقهشمار و دیگری ثانیهشمار مداوم) و اعداد عربی کلاسیک، جلوهای ساده و شیک پدید آوردهاند. در بسیاری از مدلها صفحه سفید یا آبی با عقربههای ظریف آبیرنگ یا طلایی دیده میشود که خوانایی و زیبایی را توأمان ارائه میکنند.
قطر این ساعت ۴۱ میلیمتر است که با وجود بزرگ بودن، به دلیل طراحی بدون حاشیه اضافی، بر روی اکثر مچها به خوبی مینشیند. IWC در این مدل ابتدا از یک حرکت کرنوگراف معتبر ولی برونخانهای استفاده میکرد، اما در نسخههای جدیدتر از کالیبر کرنوگراف اتوماتیک ساخت خود بهره میبرد. نکته جالب اینکه طراحی این ساعت در طول بیش از ۲۰ سال تولید، تقریباً ثابت مانده و همین ثبات طراحی باعث شده به یک طرح کلاسیک مدرن تبدیل شود .
مجلهها و کارشناسان بارها از IWC پرتغیزر کرنوگراف به عنوان یکی از متوازنترین و زیباترین کرنوگرافهای دنیا یاد کردهاند. سادگی صفحه و نداشتن تاریخ یا جزئیات اضافی، آن را به یک ساعت رسمی-ورزشی همهکاره بدل کرده است. این مدل پرفروشترین ساعت IWC در خانواده پرتغیزر محسوب میشود و سهم زیادی در شهرت امروزی برند IWC دارد.
چرا IWC پرتغیزر کرنوگراف یک ساعت کلاسیک است؟ زیرا نشان میدهد یک طراحی مینیمال دههها دوام میآورد بدون آنکه قدیمی شود. ترکیب ظرافت آلمانی/سوئیسی در طراحی، اندازه بزرگ ولی موزون، و عملکرد عملی کرنوگراف باعث شده این مدل جایگاهی ویژه در میان علاقهمندان ساعت به دست آورد. این ساعت برای کسانی که یک کرنوگراف شیک و در عین حال ساده میخواهند، یک انتخاب بیرقیب است.
4. اودمار پیگه رویال اوک (Audemars Piguet Royal Oak)
اودمار پیگه رویال اوک نماد جسارت در طراحی ساعتهای لوکس ورزشی است. این ساعت در سال 1972 معرفی شد و اولین ساعت اسپرت لوکس تمام استیل جهان بود . در دورهای که ساعتهای لوکس اغلب از طلا ساخته میشدند، Audemars Piguet با معرفی رویال اوک (Royal Oak) دنیای ساعت را تکان داد. طراحی منحصربهفرد این ساعت توسط طراح افسانهای جرالد جنتا (Gérald Genta) انجام شد و شامل قاب هشتضلعی با پیچهای نمایان، صفحهی مشبک موسوم به “تپسری” (tapisserie) و بند یکپارچه فلزی بود . این عناصر در آن زمان بیسابقه بودند و به سرعت رویال اوک را به یک آیکون تبدیل کردند.
نام “رویال اوک” از نام یک کشتی جنگی تاریخی بریتانیایی گرفته شده است. طرح هشتضلعی قاب با پیچهای طلایی، الهامگرفته از دریچههای گرد (پorthole) کشتیهای نیروی دریایی است. ترکیب این قاب خاص با صفحه آبی طرحدار و بند یکدست فلزی، جلوهای بسیار متمایز به ساعت داد. رویال اوک در زمان عرضه به دلیل قیمت بالا و طراحی غیرمرسوم، ابتدا با انتقاداتی مواجه شد، اما خیلی زود موفقیت خود را اثبات کرد و تبدیل به محصول پرفروشی برای Audemars Piguet گردید .
نسخه اولیه Royal Oak با کالیبر فوقالعاده نازک 2121 (ساخت مشترک AP و ژیژر لوکولتر) عرضه شد که ضخامت کل ساعت را بسیار کم نگهمیداشت (مدل “جیبو” با قطر 39 میلیمتر و ضخامت حدود 7 میلیمتر). این ترکیب از طراحی جسورانه و فناوری پیشرفته باعث شد رویال اوک به سرعت به عنوان یک ساعت کلاسیک معاصر شناخته شود. بسیاری معتقدند که رویال اوک آغازگر روند ساعتهای ورزشی لوکس بوده و راه را برای مدلهایی مانند پتک فیلیپ ناتیلوس (که آن هم توسط جرالد جنتا طراحی شد) هموار کرده است .
امروزه رویال اوک در اندازهها، جنسها و مدلهای مختلف (از کرنوگراف گرفته تا توربیون و نسخههای اسکلتون) تولید میشود، اما طراحی پایه همه آنها همان طرح اصلی 1972 است. این ساعت به قدری محبوب و نمادین است که اغلب تمامی موجودی آن در فروشگاهها به سرعت پیشفروش میشود و در بازار ثانویه با قیمتی فراتر از قیمت خردهفروشی معامله میگردد.
چرا اودمار پیگه رویال اوک یک ساعت کلاسیک است؟ چون تعریف جدیدی از ساعت لوکس ارائه داد – ساعتی که هم لوکس و ظریف است و هم اسپرت و مقاوم. طراحی بیزمان جرالد جنتا پس از گذشت بیش از ۵۰ سال همچنان تازه و جذاب به نظر میرسد. رویال اوک نشان داد که خلاقیت در طراحی میتواند قواعد صنعت را بازنویسی کند و به همین دلیل شایسته جایگاهی در میان برترین ساعتهای کلاسیک مردانه است.
5. پتک فیلیپ کالاتراوا (Patek Philippe Calatrava)
پتک فیلیپ کالاتراوا مظهر یک ساعت کلاسیک درسواچ (Dress Watch یا ساعت رسمی) است. این مدل اولین بار در سال 1932 با رفرنس 96 توسط پتک فیلیپ عرضه شد . طراحی کالاتراوا از جنبش هنر باوهاوس الهام گرفته بود که بر اصل “کاربردی بودن و سادگی” تأکید داشت . نتیجه، ساعتی شد با صفحهای بسیار مینیمال، عقربهها و نشانگرهای ساده و بدنهای گرد و باریک که به سرعت به معیار ساعت رسمی مردانه کلاسیک تبدیل گردید .
کالاتراوا با خطوط خالص و عاری از تزئینات اضافه، جوهرهی ساعت مچی کلاسیک را به نمایش میگذارد. معمولا سه عقربه (ساعت، دقیقه، ثانیه) و گاهاً یک نمایشگر تاریخ کوچک، تمام چیزی است که در صفحه این ساعت میبینید. اولین مدلها قطر حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیمتر داشتند که در دوره خود اندازه استاندارد محسوب میشد. پتک فیلیپ طی دههها دهها رفرنس مختلف از کالاتراوا را معرفی کرده که هر کدام تغییرات جزئی در طراحی داشتهاند (مانند افزودن تاریخ، تغییر اندازه به ۳۷ یا ۳۹ میلیمتر، استفاده از عقربههای برگشکل یا شمشیری و غیره) اما روح طراحی همگی یکسان است: ظرافت و سادگی مطلق.
یکی از معروفترین شعارهای تبلیغاتی پتک فیلیپ درباره دارندگان ساعتهای این برند است: “هیچکس واقعاً صاحب یکپتک فیلیپ نمیشود، بلکه فقط آن را برای نسل بعدی نگه میدارد.” این شعار به خوبی میراثماندگار و ارزش سرمایهگذاری کالاتراوا و سایر مدلهای پتک را نشان میدهد. بسیاری از مدلهای قدیمی کالاتراوا امروز در حراجیها به قیمتهای بسیار بالا فروخته میشوند و کلکسیونرها آنها را مانند آثار هنری میدانند.
کالاتراوا علاوه بر طراحی مینیمال، به خاطر کیفیت ساخت و توجه به جزئیات فنی نیز مشهور است. اغلب در بدنههای طلا (زرد، رز یا سفید) عرضه شده و حرکتهای مکانیکی دقیق پتک فیلیپ در آن میتپند. برخی مدلها پشت شفاف دارند که میتوان هنر میکروماشینکاری و تزئینات موتور را تماشا کرد.
چرا پتک فیلیپ کالاتراوا یک ساعت کلاسیک است؟ چون عصاره سادگی و شیکی است. این ساعت بیش از ۹۰ سال است که تولید میشود و هنوز هم استانداردی برای ساعتهای رسمی به حساب میآید. هرگاه صحبت از یک ساعت مچی مردانه کلاسیک و رسمی باشد، نام کالاتراوا در صدر فهرست قرار میگیرد. طراحی آن به قدری موفق بوده که برندهای بیشماری سعی در تقلید از آن داشتهاند. به طور خلاصه، کالاتراوا تعریف کرده که یک ساعت کلاسیک لوکس چگونه باید باشد: ساده، ظریف، بیزمان و باکیفیت.
6. آ. لانگه اند زونه لانگه 1 (A. Lange & Söhne Lange 1)
آ. لانگه اند زونه لانگه 1 نمونهای درخشان از ساعتسازی کلاسیک آلمانی است که در عصر مدرن تبدیل به یک افسانه شد. Lange 1 در سال 1994 معرفی گردید، درست زمانی که برند آلمانی A. Lange & Söhne پس از وقفهای طولانی (به دلیل جنگ و دوران شوروی در آلمان شرقی) دوباره احیا شده بود . لانگه 1 به سرعت پرچمدار کالکشن جدید لانگه شد و کمک کرد این برند تاریخی آلمانی بار دیگر در صحنه بینالمللی بدرخشد.
آنچه Lange 1 را متمایز میکند طراحی منحصربهفرد صفحه آن است: صفحهای غیرقرینه که در نگاه اول شاید نامتقارن به نظر برسد، اما در واقع با دقت تمام بر اساس قاعده نسبتهای طلایی چیدمان شده است. نمایش ساعت و دقیقه در سمت راست پایین صفحه به صورت یک زیرصفحه دایرهای بزرگ است، ثانیهشمار کوچک در چپ پایین قرار دارد، نشانگر ذخیره انرژی (Power Reserve) در بالا چپ و یک دریچه تاریخ بزرگ (Big Date) در بالا راست دیده میشود. این تقویم بزرگ دوبل یکی از امضاهای Lange 1 است که الهامگرفته از ساعت پنج دقیقهای معروف اپرای درسدن است. چنین چیدمانی در زمان معرفی کاملاً نوآورانه بود و نشان داد سنتشکنی نیز میتواند به یک کلاسیک جدید بدل شود.
کیفیت ساخت Lange 1 حیرتانگیز است. پشت ساعت (از جنس شیشه یاقوت کبود) قلب تپنده مکانیکی آن را نشان میدهد که با نهایت هنر تزئین شده است؛ از پلهای تینتری شده با نقشهای دستی گرفته تا پیچهای آبی شده و سنگهای قرمز رنگ (روبی) در چنگکهای طلایی. لانگه 1 با قطر حدود 38.5 میلیمتر و ضخامت مناسب، یک ساعت رسمی عالی به شمار میرود که به راحتی زیر سرآستین پیراهن جا میشود.
لانگه 1 در طی سالها نسخههای مختلفی پیدا کرده است (مانند مدلهای لانگه 1 Moon Phase با نمایش ماه، یا Lange 1 Time Zone با قابلیت نشان دادن دو منطقه زمانی)، اما همه آنها DNA طراحی اصلی را حفظ کردهاند. این ساعت جوایز متعددی را کسب کرده و از سوی منتقدان به عنوان یک “ایکون مدرن” ستایش شده است . در واقع، لانگه 1 اثبات کرد که سنت ساعتسازی فاخر محدود به سوئیس نیست و آلمان نیز میتواند یک ساعت کلاسیک جاودانه به دنیا معرفی کند.
چرا آ. لانگه اند زونه لانگه 1 یک ساعت کلاسیک است؟ زیرا ترکیبی از سنت و نوآوری را ارائه داد که هماکنون به الگوی بسیاری از ساعتسازان بدل شده است. لانگه 1 نشان داد که با جسارت در طراحی (صفحه نامتقارن و تاریخ بزرگ) میتوان اثری خلق کرد که حتی دههها بعد همچنان تازه و خواستنی باشد. این ساعت نماد بازگشت پرشکوه صنعت ساعتآلمان پس از جنگ و تجلی هنرمندی و دقت مهندسی در بالاترین سطح است.
7. بریتلینگ نویتایمر (Breitling Navitimer)
بریتلینگ نویتایمر (Navitimer) از سال 1952 تاکنون به عنوان “بهترین دوست خلبانان” شناخته میشود. این ساعت کلاسیک با قاب بزرگ و وجود یک اسلاید رول دایرهای روی حاشیه (بزل) خود، ابزاری بود که به خلبانان اجازه میداد محاسبات پروازی ضروری (مانند مصرف سوخت، سرعت و مسافت) را به سادگی روی مچ دست انجام دهند. نام Navitimer نیز ترکیبی از دو کلمه “Navigation” و “Timer” است که به کاربرد اصلی آن اشاره دارد.
نخستین نویتایمر در سال 1952 به سفارش “انجمن مالکان و خلبانان هواپیما” آمریکا (AOPA) طراحی شد . لوگوی AOPA نیز بر روی صفحه اولین سری این ساعت حک شده بود. این مدل به سرعت میان خلبانان حرفهای محبوبیت یافت، چرا که کرنوگراف دقیق همراه با حلقه اسلاید رول کارآمد، تمامی نیازهای یک کابین خلبان را برآورده میکرد. Navitimer با قطر حدود ۴۱ میلیمتر (در نسخههای کلاسیک) و صفحه شلوغ اما خوانا، ظاهری متمایز دارد که فوراً قابل تشخیص است.
یکی از دلایل نمادین شدن Navitimer حضور آن در فضاست؛ در سال 1962 اسکات کارپنتر فضانورد آمریکایی، نسخهای اصلاحشده از نویتایمر با صفحه ۲۴ ساعته (مدل Cosmonaute) را در ماموریت فضایی Mercury-Atlas 7 به همراه داشت. این اتفاق نویتایمر را به یکی از نخستین ساعتهای مچی در فضا تبدیل کرد. همچنین در بین خلبانان تجاری و نظامی دهههای 50 و 60، داشتن یک Navitimer نشانهای از حرفهایگری بود.
طی سالها Breitling تغییرات جزئی در این مدل اعمال کرده است (افزودن تاریخ، تغییر اندازه به 43 یا 46 میلیمتر در برخی نسخههای جدید، یا استفاده از موتور کرنوگراف ساخت خود بریتلینگ در سالهای اخیر)، اما ظاهر کلی و کارکرد اصلی آن ثابت مانده است. هنوز هم حلقهٔ لگاریتمی چرخان اطراف صفحه، روح Navitimer را تعریف میکند.
چرا بریتلینگ نویتایمر یک ساعت کلاسیک است؟ زیرا ترکیب کاملی از فرم و عملکرد ارائه داد و دههها پیش روی نیازهای یک گروه خاص (خلبانان) متمرکز شد، اما در عین حال جذابیتی فراتر از کابین خلبان پیدا کرد. این ساعت اکنون نه تنها یک ابزار هوانوردی، بلکه یک استایل نمادین است. برای هر کسی که عاشق هواپیما یا سبکهای خلبانی است، Navitimer یک انتخاب بدیهی و یک ساعت مچی مردانه کلاسیک به شمار میآید که تاریخ را در خود حمل میکند.
8. ژیژر لوکولتر روِرسو (Jaeger-LeCoultre Reverso)
ژیژر لوکولتر روِرسو (Reverso) تجسم هنر دکو (Art Deco) در صنعت ساعتسازی و یکی از شیکترین ساعتهای کلاسیک مستطیلی است. روِرسو در سال 1931 متولد شد؛ زمانی که گروهی از افسران ارتش بریتانیا در هند که علاقهمند به ورزش چوگان بودند، از سازندگان ساعت خواستند ساعتی طراحی کنند که بتواند در برابر ضربات شدید توپ و چوب چوگان مقاومت کند. راهحل ژیژر لوکولتر مبتکرانه بود: ساعت Reverso با قاب مستطیلی که صفحه آن قابلیت چرخش و واژگونشدن داشت، به طوری که هنگام بازی میشد پشت فلزی ساعت را به سمت بیرون برگرداند و از شیشه صفحه محافظت کرد .
طراحی روِرسو به سبک هنر دکو بسیار زیبا و هماهنگ است؛ خطوط صاف، گوشههای تراشخورده، و سه خط افقی حکاکیشده در بالا و پایین قاب از مشخصات ظاهری آن هستند . ابعاد اولیه روِرسو بر پایه نسبت طلایی تعیین شده بود تا چشمنواز باشد (حدود ۱٫۶:۱ نسبت طول به عرض) . این ساعت به سرعت از میادین چوگان فراتر رفت و تبدیل به یک اکسسوری مد روز در دهه ۳۰ شد، بهخصوص در میان افراد شیفته طراحیهای آرت دکو.
یکی از جذابیتهای Reverso چندکاره بودن آن است. پشت صاف فلزی آن در نسخههای کلاسیک اغلب مناسب حکاکیهای شخصی یا نقوش هنری بوده است. همچنین از دهه ۹۰ میلادی به بعد، ژیژر لوکولتر شروع به معرفی مدلهای دوسو (Duoface) کرد که در پشت قاب، یک صفحه دوم با نمایش منطقه زمانی دیگر یا عملکردهای اضافه داشت . به این ترتیب، روِرسو بیش از پیش خاص و کاربردی شد.
این ساعت طی سالیان گوناگون تقریبا بدون وقفه تولید شده (جز دوره کوتاهی در دهه ۷۰ که تقاضا افت کرده بود) و در دهه ۸۰ با موجی از علاقه مجدد مواجه شد که همچنان ادامه دارد. امروز روِرسو در نسخههای متعددی موجود است – از مدلهای کلاسیک ساده با دو عقربه گرفته تا نسخههای پیچیدهتر دارای تقویم یا توربیون – اما طراحی بنیادین همه آنها وفادار به اصل 1931 باقی مانده است.
چرا ژیژر لوکولتر روِرسو یک ساعت کلاسیک است؟ زیرا ترکیبی از خلاقیت مهندسی و زیبایی هنری را به نمایش میگذارد. روِرسو از معدود ساعتهایی است که فوراً با یک نگاه قابل شناسایی است و هیچ مدل مشابهی نتوانسته جایگزین آن شود. این ساعت نماینده دوران پرزرقوبرق هنر دکو و همچنین نمادی از نوآوری در خدمت کاربری است. هر علاقهمند ساعتی حداقل یک بار شیفته مکانیزم برگشتپذیر و ظاهر شیک Reverso شده است.
9. واشرن کنستانتین ترَدیسیونل اولترا تین (Vacheron Constantin Traditionnelle Ultra-Thin Self-Winding)
واشرن کنستانتین ترَدیسیونل آلترا تین سلف- وایندینگ نمونهای عالی از هنر ساعتسازی کلاسیک سوییس با تمرکز بر مهندسی ساختاری ظریف است. Vacheron Constantin که یکی از قدیمیترین برندهای ساعتسازی جهان (تأسیس 1755) است، به ساخت ساعتهای فوقالعاده نازک شهرت دارد. مدل Traditionnelle Ultra-Thin (خودکوک فوقالعاده نازک) تجلی همین سنت است و نشان میدهد چگونه میتوان یک ساعت مکانیکی را در ضخامتی بسیار اندک ساخت بدون اینکه از دقت و عملکرد کاسته شود.
این ساعت یک درسواچ کلاسیک تمامعیار است: بدنهای ساده و دایرهای از جنس طلای ۱۸ عیار (زرد، رز یا سفید) با قطر حدود 41 میلیمتر و ضخامت تقریبی تنها 7.2 میلیمتر . صفحه آن مینیمال و فوقالعاده شیک است؛ نشانگرهای خطی یا عددی باریک، عقربههای ظریف و کشیده و احتمالاً نمایش تاریخ کوچک. تمرکز در طراحی بر سادگی و خوانایی بوده است. حتی ثانیهشمار در برخی مدلها حذف شده تا طراحی پاکتر و البته حرکت موتور نازکتر باشد.
قلب تپنده Traditionnelle Ultra-Thin، کالیبر افسانهای 1120 (یا نسخههای توسعهیافته آن) است . این موتور خودکوک که ریشه طراحی آن به اواخر دهه 1960 بازمیگردد (ساخت مشترک ژیژر لوکولتر برای واشرن، پتک فیلیپ و اودمار پیگه)، تنها حدود 2.45 میلیمتر ضخامت دارد که یکی از نازکترین اتوماتیکهای جهان محسوب میشود. چنین دستاورد فنی حیرتانگیزی سبب شده بود واشرن کنستانتین و دیگر برندهای شریک، ساعتهای فوق باریکی در دهههای 70 عرضه کنند. امروز نیز همین موتور – البته بهروز و ارتقایافته – در دل این مدل میتپد و از پشت قاب شفاف قابل مشاهده است.
Traditionnelle Ultra-Thin علاوه بر ضخامت کم، به خاطر کیفیت ساخت دستساز واشرن کنستانتین نیز یک شاهکار است. پرداخت قسمتهای مختلف موتور با دست انجام شده، نشان مهر ژنو (Hallmark of Geneva) را داراست که تضمینی بر دقت و زیبایی ساختار داخلی ساعت است. وقتی این ساعت را در دست میگیرید، سبکی و باریکی آن شگفتزدهتان میکند و در عین حال حس میکنید یک قطعه جواهر مکانیکی گرانبها را لمس میکنید.
چرا واشرن کنستانتین Traditionnelle Ultra-Thin یک ساعت کلاسیک است؟ چون اوج مهارت ساعتسازی سنتی را در قالبی ساده و بیزمان ارائه میدهد. این ساعت یادآور دوران طلایی ساعتهای فوقباریک دهه ۶۰ و ۷۰ است و در عین حال با استانداردهای امروزی ساخته شده است. برای کسانی که به دنبال یک ساعت لوکس کلاسیک متفاوت از مدلهای پرتکرار بازار هستند، این مدل با ترکیب تاریخچه غنی واشرن کنستانتین و مهندسی مدرن، گزینهای بیرقیب است. سادگی ظاهری و پیچیدگی درونی آن، همان تضادی است که یک ساعتدوست واقعی را شیفته خود میکند.
.
«با مطالعه مقاله “همه چیر در مورد ساعت مچی نابینایان” از تمامی نکات تخصصی، جزییات فنی و ویژگیهای منحصر بهفرد این ساعتهای کاربردی مطلع شوید.»
.
10. امگا سیمستر (Omega Seamaster) ٔ
امگا سیمستر (Seamaster) یکی از قدیمیترین و پرافتخارترین خانوادههای ساعت غواصی و اسپرت در جهان است که از سال 1948 تاکنون تولید میشود . سیمستر در ابتدا به مناسبت صدسالگی تأسیس شرکت امگا معرفی شد و به عنوان یک ساعت مچی مقاوم و ضدآب برای کاربردهای روزمره به بازار آمد . مدلهای اولیه سیمستر طراحی نسبتاً رسمی و کلاسیکی داشتند (مشابه ساعتهای نظامی که امگا در جنگ جهانی دوم تولید میکرد) اما با آببندی بهتر و استفاده از واشرهای بهبودیافته، از نفوذ آب به خوبی جلوگیری میکردند.
در دهههای بعد، خانواده Seamaster تکامل یافت و شامل زیرمجموعههای گوناگونی شد. یکی از شناختهشدهترین مدلها، Seamaster 300 بود که در سال 1957 به عنوان ساعت غواصی حرفهای (در کنار اسپیدمستر و ریلمستر) عرضه شد. سپس در سالهای بعد مدلهای مدرنتری چون Seamaster Professional 300M (معروف به Seamaster Diver 300M) به بازار آمد که به سرعت جای خود را در میان علاقهمندان باز کرد. این دقیقاً همان مدل مشهوری است که از سال 1995 با فیلم GoldenEye بر مچ دست جیمز باند ظاهر شد و از آن پس در اکثر فیلمهای باند تا به امروز حضور داشته است . در واقع تغییر ساعت جیمز باند از رولکس به امگا در دهه ۹۰، محبوبیت سری Seamaster را میان عموم مردم به اوج تازهای رساند .
سیمستر به عنوان یک خانواده، گستره وسیعی دارد: از مدلهای اسپرت-رسمی Aqua Terra (با طراحی سادهتر و مقاومت ۱۵۰ متر) گرفته تا مدلهای کاملاً غواصی حرفهای مانند Planet Ocean (با مقاومت ۶۰۰ متر و شیر تخلیه هلیوم). اما وجه مشترک همه آنها کیفیت ساخت بالا، دقت کرنومتر، مقاومت عالی در برابر آب و ظاهر جذاب امگاست. مدل Seamaster Diver 300M با قاب ۴۲ میلیمتری استیل، قاب دوار یکطرفه سرامیکی و صفحه نقشدار موجمانند، امروزه یکی از پرفروشترین ساعتهای اسپرت لوکس دنیاست. این ساعت مجهز به فناوری هممحور امگا (Co-Axial) در حرکت خود است که دقت و دوام را افزایش میدهد.
چرا امگا سیمستر یک ساعت کلاسیک است؟ زیرا بیش از هفت دهه است که همراه ماجراجویان دریایی و علاقمندان به ورزشهای آبی بوده و هر نسل با نیازهای زمانه سازگار شده است. از یک ساعت ضدآب شیک در دهه ۴۰ گرفته تا ساعت رسمی نیروی دریایی انگلستان در دهه ۶۰ و ساعت جاسوس افسانهای (جیمز باند) در دهههای پایان قرن ۲۰، سیمستر همیشه در صحنه حاضر بوده است. طراحی آن به گونهای است که هم با لباس رسمی و هم در لباس غواصی هارمونی دارد. این انعطافپذیری به همراه اعتبار فنی برند امگا، Seamaster را شایسته قرارگیری در جمع ۱۰ ساعت کلاسیک برتر مردانه کرده است.
⸻
پرسشهای متداول درباره ساعتهای کلاسیک
در ادامه به برخی پرسشهای رایج درباره ساعتهای کلاسیک مردانه و موضوعات مرتبط پاسخ میدهیم تا ابهامات شما در این زمینه برطرف شود:
ساعت کلاسیک به چه ساعتی گفته میشود؟
ساعت کلاسیک معمولاً به ساعتی گفته میشود که طراحی آن آزمون زمان را پس داده و همواره جذاب و شیک باقی مانده است. این ساعتها اغلب طراحی نسبتاً ساده، متقارن و بیزمان دارند که از مد نمیافتد. ساعتهای کلاسیک مردانه عموماً از مواد باکیفیت (مثل استیل ضدزنگ یا طلای ۱۸ عیار) ساخته شدهاند، صفحه آنها خوانا و خلوت است و ممکن است الهامگرفته از مدلهای تاریخی باشند. به طور خلاصه، ساعتی که امروز میپوشید و ۲۰ سال دیگر هم همچنان زیبا و قابل استفاده باشد، کلاسیک محسوب میشود.
تفاوت ساعت کلاسیک با ساعت مدرن چیست؟
تفاوت اصلی در طراحی و گاهاً در فناوری است. ساعتهای کلاسیک معمولاً طراحیهای محافظهکارانهتر و سنتی دارند – مثلاً قطر صفحه معقول (نه بیش از حد بزرگ)، ضخامت نه خیلی زیاد، رنگهای خنثی (مشکی، سفید، نقرهای، طلایی) و نبود تزئینات یا پیچیدگیهای ظاهری افراطی. در مقابل، ساعتهای مدرن ممکن است از ترندهای روز پیروی کنند؛ مثلاً قطرهای بسیار بزرگ، رنگهای جسورانه یا جنسهای نامتعارف (فیبر کربن، سرامیک رنگی و غیره). از لحاظ فنی نیز ساعتهای مدرن ممکن است از فناوریهای نوین مثل نمایشگر دیجیتال، اتصال هوشمند و موتورهای کوارتز پیشرفته بهره ببرند، در حالی که ساعت کلاسیک اغلب مکانیکی (دستی یا خودکار) است و بر سنتهای ساعتسازی تکیه دارد. با این حال مرز بین این دو کاملاً قطعی نیست؛ بسیاری از ساعتهای امروزی هستند که طراحی کلاسیک دارند و برعکس.
آیا ساعتهای کلاسیک ارزش سرمایهگذاری دارند؟
بسیاری از ساعتهای کلاسیک لوکس به خاطر محبوبیت پایدار و تولید محدود، در بلندمدت ارزش خود را حفظ میکنند یا حتی افزایش مییابند. به عنوان مثال، مدلهایی مانند رولکس سابمارینر، پتک فیلیپ کالاتراوا یا اودمار پیگه رویال اوک در بازار دستدوم اغلب با قیمتی نزدیک به نو یا بیشتر معامله میشوند. البته این امر تضمینی نیست و بازار ساعت نیز دستخوش نوسان میشود. در کل اگر ساعت را از برندهای معتبر و مدلهای نمادین انتخاب کنید، علاوه بر لذت استفاده، میتواند نوعی سرمایهگذاری هم باشد. فراموش نکنید که نگهداری مناسب و داشتن جعبه و مدارک ساعت، در حفظ ارزش آن تأثیرگذار است.
چگونه از یک ساعت کلاسیک نگهداری کنیم؟
مراقبت از ساعت کلاسیک شامل چند بخش است: نخست اینکه سرویس دورهای را فراموش نکنید. ساعتهای مکانیکی معمولاً هر ۳ تا ۵ سال نیاز به سرویس توسط تعمیرکار مجاز دارند تا روغنکاری و تنظیم مجدد شوند. دوم، ساعت را از ضربه شدید، میدان مغناطیسی قوی و تماس با مواد شیمیایی دور نگه دارید. اگر ساعت ضدآب است، بهتر است هر چند سال یکبار مقاومت آب آن چک و واشرهایش تعویض شود. هنگام عدم استفاده طولانی، آن را در جعبه خودش یا جعبههای مخصوص نگهداری ساعت با محیط خشک و دور از نور مستقیم خورشید بگذارید. در مورد ساعتهای با موتور کوارتز، باتری را به موقع تعویض کنید تا از نشت باتری و خرابی موتور جلوگیری شود. با این مراقبتها، ساعت کلاسیک شما نسلها دوام خواهد داشت.
کدام برندها در زمینه ساعتهای کلاسیک مردانه مطرحتر هستند؟
چندین برند مطرح در این حوزه فعالیت دارند که هر کدام چند مدل کلاسیک شاخص ارائه کردهاند. رولکس (با مدلهایی مثل سابمارینر، دیتجاست، دیتونا)، اومگا (سیمستر، اسپیدمستر)، پتک فیلیپ (کالاتراوا، ناتیلوس)، اودمار پیگه (رویال اوک)، بریتلینگ (نویتایمر)، ژیژر لوکولتر (روورسو، مستر کنترل)، IWC (پرتغیزر، پورترفینو)، واشرن کنستانتین (پاتریمونی، ترجیسیونل) و آ. لانگه اند زونه (لانگه 1، داتوگراف) از جمله برندها و مدلهای نامآشنای ساعت کلاسیک مردانه هستند. هر کدام از این برندها سبک طراحی مخصوص به خود و تاریخچه منحصربهفردی دارند. انتخاب بین آنها بستگی به سلیقه شما در طراحی، بودجه و کاربری مورد نظرتان دارد.
ساعت کلاسیک را با چه استایلی میتوان ست کرد؟
ساعتهای کلاسیک به دلیل طراحی نسبتاً ساده و شیک، تطبیقپذیری بالایی دارند. یک ساعت کلاسیک رسمی با بند چرمی (مثلاً پتک فیلیپ کالاتراوا با بند چرمی مشکی) ایدئال برای ست شدن با کتوشلوار رسمی، لباسهای مجلسی و محیط کاری رسمی است. از سوی دیگر، ساعتهای کلاسیک اسپرت-لوکس با بند فلزی (مثل رولکس سابمارینر یا امگا سیمستر استیل) را میتوان هم با لباسهای نیمهرسمی مانند کت اسپرت و جین ست کرد و هم در استایل روزمره با پیراهن آستینبلند یا حتی پولوشرت پوشید. نکته مهم این است که رنگ و ابعاد ساعت را با سایر اکسسوریها (مانند کمربند، کفش، دکمه سردست) هماهنگ کنید. برای مثال اگر جزئیات استایل شما طلایی است، ساعت با قاب یا عقربههای طلایی انتخاب خوبی خواهد بود. در مجموع ساعت کلاسیک، به خاطر طراحی خنثی و شیک، با طیف وسیعی از پوششها از رسمی تا کژوال هماهنگ میشود و به استایل شما وقار و شخصیت میبخشد.
⸻
با بررسی این فهرست از بهترین ساعتهای مچی کلاسیک مردانه، میتوان دریافت که هر یک از این مدلها چرا و چگونه به چنین جایگاهی دست یافتهاند. چه به دنبال خرید یک ساعت کلاسیک برای استفاده روزمره و چه به عنوان سرمایهگذاری و یادگار هستید، مدلهای یادشده از امنترین و ارزندهترین انتخابها به شمار میروند. فراموش نکنید که ساعت مچی، بازتابی از شخصیت و سلیقه شماست؛ پس مدلی را انتخاب کنید که بیش از همه با آن احساس ارتباط میکنید و از بستن آن لذت میبرید. امیدواریم این راهنما به شما در شناخت و انتخاب ساعت رویاییتان کمک کرده باشد.
.
«با مطالعه مقاله “ساعت های لوکس از نظر ارزش سرمایه گزاری” از تحلیلهای تخصصی و نکات کلیدی جهت انتخاب و سرمایهگذاری در این ساعتها مطلع شوید.»
.
در نهایت، دنیای ساعتها پر از جزئیات جذاب و تاریخچههای خواندنی است. برای کسب اطلاعات بیشتر، مقالات دیگر ما در زمینه معرفی برندهای ساعت، راهنمای خرید ساعت و نکات نگهداری ساعت را نیز حتماً مطالعه کنید . آدرس سایت : لوکسیانو